اعتبار مقالات isiچاپ مقالهمراحل چاپ مقالهمقالات

انجام مقاله علمی جهت مهاجرت و افزایش رزومه آکادمیک

انجام اصولی یک مقاله علمی

تفاوت مقاله با نگارش تحقیق های دانشگاهی

 یکی از اولین مواردی که شما به عنوان دانشجو در دانشگاه کشف کنید این است که نگارش در دانشگاه با نوشتن تحقیقات  در دروس دانشگاهی قبلی ما کاملا متفاوت است. مطمئناً بسیاری از آنچه اساتید دانشگاهی در مورد نگارش  تحقیقات به شما آموخته اند برای شما مفید نخواهد بود. اصول انجام یک کار پژوهشی اعم از نگارش پایان نامه یا نگارش یک مقاله براساس اصول علمی است. شما در کار علمی درست، نمی توانید  از هر رفرنسی استفاده کنید. هر بخش از کار پژوهشی دارای اصول مشخص به خود است.

How to Become a Social Researcher | Maryville Online

استراتژی های نادرست دانشجویان

با این حال، بسیاری از دانشجویان با تکیه بر استراتژی‌های تحقیقاتی که در دانشگاه  به خوبی به آن‌ها کمک می‌کرد، وارد مقطع فوق لیسانس و دکترا می‌شوند، اما در اینجا به آنها کمک نمی‌کند. فرمول‌های قدیمی و قبلی گفته شده به اندازه کافی پیچیده و انعطاف‌پذیر نیستند که ساختاری مناسب برای یک مقاله دانشگاهی ارائه دهند.  بسیاری از ترفندهای تحقیقاتی مثل سرچ موضوع در گوگل و استخراج مطالب از سایت ها کاملا در کار پژوهشی رد شده است.

Industry Research Versus Market Research: What's the Difference?

نوشتن مقاله آکادمیک دانشگاهی

 اولین چیزی که باید درک کنید این است که نگارش در دانشگاه در بیشتر موارد یک نوع خاص از نگارش است که “نگارش آکادمیک” نامیده می شود. در حالی که نگارش آکادمیک ممکن است به طرق مختلف تعریف شود، سه مفهوم وجود دارد که قبل از نوشتن اولین مقاله دانشگاهی خود باید آنها را درک کنید.

 

Researcher Pictures | Download Free Images on Unsplash

 

 

  1. تحریر آکادمیک نوشته ای است که محقیقین برای سایر محققان انجام می دهند.

نوشته ای که محقیقین برای سایر محققان انجام داده اند؟ آیا این شما را کنار نمی گذارد؟ در واقع، اینطور نیست. اکنون که در دانشگاه هستید، بخشی از جامعه محققین هستید. به عنوان یک دانشجو، شما درگیر فعالیت‌هایی خواهید بود که دانشمندان قرن‌ها به آن مشغول بوده‌اند: درباره ایده‌های بزرگ بخوانید، فکر کنید، بحث کنید و درباره آن بنویسید. البته دانش پژوه بودن مستلزم این است که به طرق خاصی بخوانید، فکر کنید، بحث کنید و بنویسید. تحصیلات شما به شما کمک می کند تا انتظارات، قراردادها و الزامات بورس تحصیلی را درک کنید. اگر ادامه دهید، این وب سایت نیز همینطور خواهد بود.

  1. نوشتار آکادمیک به موضوعات و سوالاتی اختصاص دارد که مورد علاقه جامعه دانشگاهی است.

 وقتی یک مقاله دانشگاهی می نویسید، ابتدا باید سعی کنید موضوع یا سوالی را پیدا کنید که مرتبط و مناسب باشد. اما چگونه متوجه می شوید که یک موضوع مرتبط و مناسب است؟ اول از همه به صحبت های استاد توجه کنید. او مطمئناً زمینه ای را در اختیار شما قرار می دهد که می توانید سؤالات و مشاهدات خود را در آن قرار دهید. دوم، درک کنید که مقاله شما باید مورد توجه سایر دانشجویان و دانش پژوهان باشد. به یاد داشته باشید که نگارش آکادمیک باید بیشتر از پاسخ شخصی باشد. شما باید چیزی بنویسید که برای خوانندگان شما مفید باشد. به عبارت دیگر، شما می خواهید چیزی بنویسید که به خواننده کمک کند تا موضوع شما را بهتر درک کند یا آن را به روشی جدید ببیند.

  1. این ما را به نکته نهایی می رساند: نوشتار دانشگاهی باید یک استدلال آگاهانه به خواننده ارائه دهد.

برای ایجاد یک استدلال آگاهانه، ابتدا باید سعی کنید آنچه را که در مورد یک موضوع می دانید از آنچه در مورد یک موضوع فکر می کنید جدا کنید. یا به بیان دیگر، می خواهید آنچه را که در مورد یک موضوع شناخته شده است در نظر بگیرید و سپس تعیین کنید که در مورد آن چه فکر می کنید. اگر مقاله شما نتواند اطلاع رسانی کند، یا اگر نتواند استدلال کند، انتظارات خواننده دانشگاهی را برآورده نخواهد کرد.

ساختن یک استدلال آگاهانه

آنچه شما می دانید

هنگامی که برای نوشتن یک مقاله دانشگاهی می نشینید، ابتدا می خواهید آنچه را که در مورد موضوع خود می دانید در نظر بگیرید. تکالیف نوشتاری مختلف به درجات متفاوتی از دانش نیاز دارند. برای مثال، مقاله کوتاهی که در پاسخ به مشاهده پنجره عقب آلفرد هیچکاک نوشته شده است، ممکن است نیازی به آشنایی با سایر آثار هیچکاک نداشته باشد. حتی ممکن است نیازی به تسلط بر اصطلاحات مهم برای نقد فیلم نداشته باشید – اگرچه واضح است که هر دانشی که به فیلم می آورید ممکن است به شما کمک کند تا پاسخی متفکرانه به آن بدهید.

با این حال، اگر از شما خواسته شود که یک مقاله آکادمیک در مورد فیلم بنویسید، می خواهید بیشتر بدانید. شما می خواهید اصطلاحات خاصی را در دست داشته باشید تا بتوانید توضیح دهید که هیچکاک در لحظات کلیدی چه می کند. می‌خواهید با دیگر فیلم‌های هیچکاک آشنا شوید تا بتوانید بفهمید که چه موضوعاتی برای او و آثارش مهم هستند. علاوه بر این، اگر این فیلم را در یک کلاس فیلم سطح بالا تماشا می‌کنید، می‌خواهید از دیدگاه‌های انتقادی مختلف در مورد فیلم‌های هیچکاک و به طور کلی درباره فیلم‌ها آگاه باشید، تا بتوانید استدلال خود را در گفتگوی گسترده‌تر در حال انجام قرار دهید.

وقتی برای نوشتن یک مقاله دانشگاهی می نشینید، این سوالات را از خود بپرسید:

در مورد موضوع خود چه می دانم؟
  • آیا می توانم به سوالات کی، چه، چه زمانی، کجا، چرا، چگونه پاسخ دهم؟
  • در مورد زمینه موضوع خود چه می دانم؟
  • چه تأثیرات تاریخی یا فرهنگی را می دانم که ممکن است برای موضوع من مهم باشد؟
  • آیا موضوع من به ژانر یا دسته بندی خاصی از موضوعات تعلق دارد؟
  • در مورد این ژانر چه می دانم؟
چه چیزی در مورد این موضوع برای من مهم به نظر می رسد؟
  • اگر بخواهم آنچه را که درباره این موضوع می دانم خلاصه کنم، روی چه نکاتی تمرکز می کنم؟
  • چه نکاتی کمتر مهم به نظر می رسد؟
  • چرا اینطور فکر می کنم؟
این موضوع چگونه با چیزهای دیگری که من می دانم مرتبط است؟
  • در مورد موضوع چه می دانم که ممکن است به خواننده ام کمک کند تا آن را به روش های جدیدی درک کند؟
چه چیزی در مورد موضوع خود نمی دانم؟
  • چه چیزی را باید بدانم؟
  • چگونه می توانم بیشتر بدانم؟
آنچه شما فکر می کنید

با توجه به سؤالات فهرست شده در بالا، متوجه خواهید شد که فراتر از آنچه در مورد یک موضوع می دانید حرکت می کنید و شروع به بررسی آنچه فکر می کنید، می کنید. در فرآیند تفکر واقعی در مورد موضوع خود، هدف شما این است که به یک مشاهده جدید دست پیدا کنید از این گذشته ، خلاصه آنچه در حال حاضر شناخته شده و در مورد آن صحبت شده است ، کافی نیست. شما همچنین باید چیزی از خود را به مکالمه اضافه کنید.

اما بدانید که «افزودن چیزی از خودتان» به این معنی نیست که صرفاً تداعی‌ها، واکنش‌ها یا تجربیات شخصی خود را در خواندن یک متن بیاورید. برای ایجاد یک استدلال آگاهانه، ابتدا باید تشخیص دهید که نوشته شما باید تحلیلی باشد تا شخصی. به عبارت دیگر، نوشته شما باید نشان دهد که تداعی‌ها، واکنش‌ها و تجربیات شما از یک متن در قالبی انتقادی و نه شخصی شکل گرفته است.

چگونه می توان از پاسخ شخصی به نوشتن تحلیلی حرکت کرد؟

خلاصه کنید

ابتدا آنچه را که متن اصلی می گوید خلاصه کنید. متوجه خواهید شد که بسته به دستور کار خود می توانید چند خلاصه مختلف بسازید. اگر به مثال فیلم هیچکاک برگردیم، ممکن است یک خلاصه داستان، خلاصه ای از مضامین آن، خلاصه ای از تدوین آن و غیره بسازید. همچنین می توانید آنچه را که در مورد فیلم می دانید را در زمینه خلاصه کنید. به عبارت دیگر، ممکن است خلاصه‌ای از مشکلاتی که هیچکاک در تولید فیلم تجربه کرده است بنویسید، یا ممکن است خلاصه‌ای بنویسید که چگونه این فیلم خاص فیلم‌های دیگر در اصل هیچکاک را تکمیل یا به چالش می‌کشد. شما همچنین می توانید آنچه دیگران درباره فیلم گفته اند را خلاصه کنید. منتقدان فیلم درباره هیچکاک، فیلم‌های او و ژانر آن‌ها مطالب زیادی نوشته‌اند. سعی کنید همه چیزهایی را که می دانید خلاصه کنید.

ارزیابی کنید

فرآیند ارزیابی روندی مداوم است. شما یک متن را در لحظه ای که با آن روبرو می شوید ارزیابی می کنید و – اگر پشتکار دارید – همچنان به ارزیابی و ارزیابی مجدد ادامه می دهید. ارزیابی یک متن با واکنش ساده به یک متن متفاوت است. هنگامی که برای یک هدف آکادمیک ارزیابی می کنید، مهم است که بتوانید پاسخ شخصی خود را به وضوح بیان کنید و از آن حمایت کنید. چه چیزی در متن شما را به پاسخگویی به شیوه خاصی سوق می دهد؟ چه چیزی در متن نیست که ممکن است به پاسخ شما کمک کند؟ با تماشای فیلم هیچکاک، احتمالاً احساس مضطرب کرده اید و در تعلیق فیلم گرفتار شده اید. چه چیزی در فیلم این حس را در شما ایجاد می کند؟ ویرایش؟ بازیگری؟ آیا می‌توانید به لحظه‌ای از فیلم اشاره کنید که در ایجاد تعلیق موفق است؟ در پرسیدن این سؤالات، شما درگیر دو فرآیند فکری هستید: تجربه پاسخ شخصی خود و تجزیه و تحلیل متن.

تجزیه و تحلیل

این مرحله در ساختن یک استدلال آگاهانه از شما می‌خواهد که ابتدا بخش‌های موضوع خود را در نظر بگیرید و سپس بررسی کنید که چگونه این بخش‌ها با یکدیگر یا کل ارتباط دارند. برای تجزیه و تحلیل فیلم هیچکاک، ممکن است بخواهید با بررسی صحنه های خاص، زاویه دید، حرکات دوربین و غیره، فیلم را تجزیه کنید. به طور خلاصه، می خواهید بپرسید: اجزای فیلم هیچکاک چیست، و این مولفه ها چگونه به درونمایه فیلم کمک می کنند؟ آنها چگونه به کل کار هیچکاک کمک می کنند؟ وقتی تحلیل می‌کنید، کل را به بخش‌هایی تقسیم می‌کنید تا ممکن است کل را متفاوت ببینید. در فرآیند تحلیل، چیزهایی را پیدا می کنید که ممکن است بگویید.

ترکیب کردن

وقتی تحلیل می کنید، یک متن را به قسمت های آن تقسیم می کنید. وقتی ترکیب می کنید، به دنبال ارتباط بین ایده ها هستید. یک بار دیگر فیلم هیچکاک را در نظر بگیرید. در تجزیه و تحلیل این فیلم، ممکن است با عناصری روبرو شوید که در ابتدا متفاوت به نظر می رسند. ممکن است مشاهداتی داشته باشید که در ابتدا جور به نظر نمی رسند. یا ممکن است دیدگاه های انتقادی مختلفی را در مورد فیلم خوانده باشید که همه آنها با یکدیگر مخالف هستند. اکنون زمان آن است که بررسی کنیم که آیا این عناصر یا مشاهدات ناهمگون ممکن است با هم تطبیق یا ترکیب شوند. این تمرین فکری مستلزم آن است که شما یک استدلال چتر ایجاد کنید – برخی استدلال های بزرگتر که ممکن است چندین مشاهدات و دیدگاه ها در زیر آن قرار بگیرند.

انتخاب یک موضوع مناسب

بسیاری از دانشجویان که در دانشگاه می نویسند در تشخیص اینکه چه موضوعی مناسب است مشکل دارند. گاهی اوقات پروفسور به شما دستور می دهد. او به شما یک سوال برای بررسی، یا یک مشکل برای حل کردن می دهد. وقتی استادتان به شما درخواستی داد، حتما آن را با دقت بخوانید. استاد شما در حال تنظیم پارامترهای تکلیف برای شما است. او به شما می گوید که چه نوع مقاله ای مناسب خواهد بود.

با این حال، در بسیاری از موارد، استاد به شما درخواستی ارائه نمی دهد. او حتی ممکن است به شما موضوعی ندهد. به عنوان مثال، در یک دوره روانشناسی ممکن است از شما خواسته شود که مقاله ای در مورد هر نظریه یا نظریه خود بنویسید. استاد شما موضوعی را به شما داده است، اما موضوعی برای شما نگذاشته است. او به شما نگفته است که این مقاله چگونه باید باشد. آیا باید یکی از نظریه های خود را خلاصه کند؟ آیا باید دو یا چند نظریه را با هم مقایسه کرد؟ آیا باید این نظریه ها را در زمینه تاریخی قرار داد؟ آیا باید با اشاره به محدودیت‌های این نظریه‌ها مخالفت کرد؟

در این مرحله، شما دو راه دارید: با استاد صحبت کنید و ببینید انتظارات او چیست، یا خودتان این موضوع را بفهمید. صحبت با استاد همیشه ایده خوبی است. حداقل، شما می خواهید بفهمید که آیا استاد گزارش می خواهد یا مقاله. به عبارت دیگر آیا استاد شما به دنبال اطلاعات یا استدلال است؟

به احتمال زیاد او از شما می خواهد که بحث کنید. این به شما بستگی دارد که موضوع خود را محدود کنید و از آکادمیک بودن آن مطمئن شوید. همانطور که درباره موضوعی فکر می کنید، سوالات زیر را از خود بپرسید:

آیا شما یک سوال فکری شکل داده اید؟ به عبارت دیگر، آیا سؤالی ساخته اید که به پاسخی پیچیده و متفکرانه نیاز دارد؟

  • آیا سوال تحریک آمیز است؟ تکان دهنده؟ بحث برانگیز؟ تازه؟
  • آیا می توانید در چند صفحه به این سوال به اندازه کافی پاسخ دهید؟ یا این سوال غیرممکن است گسترده باشد؟
  • اگر سوال گسترده به نظر می رسد، چگونه می توانید آن را محدود کنید؟
  • آیا سوال شما هم به متن و هم به زمینه مربوط می شود؟ به عبارت دیگر آیا به شرایط تاریخی و فرهنگی تأثیرگذار این متن توجه کرده اید؟ آیا به آنچه علمای دیگر در این باره گفته اند توجه کرده اید؟
  • آیا خواننده شما به این سوال اهمیت می دهد؟ یا او خواهد گفت: “پس چی؟”
  • برای مشاوره بیشتر در مورد این موضوع، در جای دیگری از این وب سایت با موضوع «پیش آمدن با موضوع شما» مشورت کنید.
پیدا کردن یک موضع بلاغی

هنگام نوشتن یک مقاله دانشگاهی، نه تنها باید آنچه را که می خواهید بگویید، در نظر بگیرید، بلکه باید به چه کسی آن را می گویید. به عبارت دیگر، تعیین اینکه نه تنها در مورد یک موضوع چه فکری می کنید، مهم است، بلکه مهم است که مخاطبان شما چه فکری می کنند. سوگیری مخاطبان شما چیست؟ ارزش های؟ انتظارات؟ دانش؟ برای چه کسی و با چه هدفی می نویسید؟ هنگامی که شما شروع به پاسخ دادن به همه این سؤالات می کنید، شروع به حساب کردن با چیزی کرده اید که «موضع بلاغی» نامیده می شود. «موضع بلاغی» به موقعیتی که شما به عنوان نویسنده از نظر موضوع و خواننده مقاله خود می گیرید، اشاره دارد.

موقعیت خود را در نظر بگیرید

بیایید ابتدا رابطه شما با موضوع خود را در نظر بگیریم. وقتی مقاله ای می نویسید، در مورد موضوعی موضع می گیرید. شما تعیین می کنید که موافق یا مخالف، پرشور یا خونسرد هستید. شما تعیین می کنید که آیا قرار است به این موضوع از یک دیدگاه خاص (مثلاً فمینیستی) نگاه کنید یا اینکه قرار است پاسخ کلی تری ارائه دهید. شما همچنین تعیین می کنید که آیا می خواهید موضوع خود را از دریچه یک رشته خاص – برای مثال تاریخ – تجزیه و تحلیل کنید یا خیر. موضع شما در مورد موضوع به تصمیمات زیادی که در فرآیند خواندن و تفکر گرفته اید بستگی دارد.

برای اینکه مطمئن شوید موضع شما در مورد یک موضوع تحلیلی مناسب است، ممکن است بخواهید چند سوال از خود بپرسید. با این سوال شروع کنید که چرا این موضع خاص را اتخاذ کرده اید. چرا برخی از عناصر متن را مهمتر از سایر عناصر یافتید؟ آیا این اولویت‌بندی نشان‌دهنده تعصب یا پیش‌تصور شماست؟ اگر بخشی از متن را به عنوان خسته کننده یا بی اهمیت رد کردید، چرا این کار را کردید؟ آیا مسائل شخصی یا تجربیاتی دارید که باعث می شود نسبت به برخی ادعاها بی تاب باشید؟ آیا بخشی از پاسخ شما به متن وجود دارد که باعث شود خواننده مقاله شما را مغرضانه یا غیرانتقادی تلقی کند؟ اگر چنین است، ممکن است بخواهید در موضع خود در مورد موضوع خود تجدید نظر کنید

مخاطبان خود را در نظر بگیرید

موقعیت شما در مورد یک موضوع به خودی خود موضع بلاغی شما را تعیین نمی کند. شما همچنین باید خواننده خود را در نظر بگیرید. در کلاس دانشگاه، مخاطب معمولاً استاد یا همکلاسی های شما است اگرچه گاهی اوقات استاد شما به شما دستور می دهد که برای مخاطبان خاص یا بیشتر بنویسید. مهم نیست که خواننده شما کیست، می خواهید قبل از شروع نوشتن، او را با دقت در نظر بگیرید. در مورد خواننده خود و موضع او نسبت به موضوع خود چه می دانید؟ او احتمالاً در مورد موضوع چه می داند؟ او احتمالاً چه تعصباتی دارد؟ علاوه بر این، امیدوارید چه تأثیری بر خواننده داشته باشید؟ آیا هدف شما بحث برانگیز بودن است؟ آموزنده؟ سرگرم کننده؟ آیا خواننده از قصد شما قدردانی می کند یا از آن ناراحت می شود؟

هنگامی که مشخص کردید خواننده شما کیست، باید در نظر بگیرید که چگونه می توانید به بهترین نحو به او دسترسی پیدا کنید. به عنوان مثال، اگر شما در موضوعی صاحب نظر هستید و برای خوانندگانی می نویسید که اطلاعات کمی در مورد آن دارند یا چیزی در مورد آن نمی دانند، پس باید موضعی آموزنده داشته باشید. اگر هنوز در مورد موضوعی مطمئن نیستید و سوالات بیشتری نسبت به پاسخ دارید، ممکن است بخواهید موضعی کنجکاوانه بگیرید. در هر صورت، هنگامی که تصمیم می گیرید در مورد یک موضع بلاغی تصمیم بگیرید، یکی را انتخاب کنید که به شما اجازه می دهد صادق باشید. اگر از آنچه می گویید مطمئن نیستید، نمی خواهید موضعی مقتدرانه در مورد موضوعی اتخاذ کنید. از سوی دیگر، نمی توان از موضع گیری در مورد موضوعی اجتناب کرد: هیچ چیز بدتر از خواندن مقاله ای نیست که نویسنده در آن از موضع گیری خودداری کرده باشد. اگر در مورد یک موضوع دو فکر باشید چه؟ این را به خواننده اعلام کنید. موضع لفظی روشن خود را مبهم قرار دهید.

در نهایت، صرفاً برای جلب رضایت استاد خود ننویسید. اگرچه برخی از اساتید دریافتن اینکه همه دانشجویانشان مواضع خود را در مورد یک موضوع به اشتراک می‌گذارند، ، اغلب ما امیدواریم که بحث شما با گفتن چیز جدیدی در مورد موضوع تان به ما کمک کند – حتی اگر چیز جدیدی ” یک تاکید جدید بر روی یک جزئیات کوچک باشد. تاکید تازه بر یک جزئیات جزئی علاوه بر این، برای شما غیرممکن است که “مقاله ایده آل” را که در سر استاد شما وجود دارد، تکرار کنید. وقتی تلاش می کنید، در مقایسه با استاد خود در معرض خطر قرار گرفتن تحلیل خود هستید. آیا واقعاً می خواهید این اتفاق بیفتد؟

با در نظر گرفتن ساختار

در دبیرستان ممکن است به شما راهکارهای مختلفی برای ساخت مقالات خود آموزش داده شود. برخی از شما ممکن است در موضوع پنج پاراگراف مطرح شده باشید، که در آن موضوع خود را معرفی می کنی ، با سه نکته پشتیبان آمده و سپس با تکرار آنچه قبلاً گفته اید نتیجه گیری می کنید. ممکن است به دیگران گفته شود که بهترین ساختار برای یک مقاله مدل ساعت شنی است که در آن با یک بیانیه کلی شروع می کنید ، مشاهداتی را انجام می دهید که به طور فزاینده ای خاص هستند ، و سپس با بیانیه ای که یک بار دیگر عمومی است نتیجه بگیرید.

هنگامی که در حال نوشتن مقاله در دانشگاه هستید، به ساختارهایی نیاز خواهید داشت که از ایده هایی که پیچیده تر از آنچه در دبیرستان در نظر گرفته اید پشتیبانی می کند. اساتید شما ممکن است چندین مدل برای ساختار مقاله به شما پیشنهاد دهند. آنها ممکن است به شما بگویند بسته به اینکه در حال نوشتن مقاله برای کلاس تاریخ هستید یا یک دوره تاریخ هنر، اطلاعات خود را به ترتیب زمانی یا مکانی ترتیب دهید. یا ممکن است مدل های مختلفی برای استدلال به شما ارائه دهند: مقایسه و تقابل، علت و معلول و غیره. اما به یاد داشته باشید: ساختار استدلال شما در نهایت توسط خود محتوا تعیین می شود. هیچ مدل پیش ساخته ای وجود ندارد که ساختار مناسبی برای استدلال دانشگاهی ارائه دهد. (برای مشاوره دقیق تر در مورد روش های مختلف ساختار مقاله، به نوشتن: توجه به ساختار و سازمان مراجعه کنید.)

هنگام ایجاد یک استدلال آگاهانه، می خواهید به چندین استراتژی سازمانی اعتماد کنید، اما می خواهید برخی از توصیه های کلی را در ذهن داشته باشید.

مقدمه ها:

مقدمه شما باید دو چیز را انجام دهد: باید استدلال شما را بیان کند، و باید استدلال شما را در یک گفتگوی بزرگتر و مداوم در مورد موضوع شما قرار دهد. اغلب نویسندگان قبل از انجام اولی، دومی را انجام می دهند. یعنی با جمع بندی مطالبی که سایر علما در مورد موضوع خود گفته اند، شروع می کنند و سپس آنچه را که به گفتگو اضافه می کنند، اعلام می کنند. حتی زمانی که مقاله شما یک مقاله تحقیقاتی نیست، از شما انتظار می رود که استدلال خود را به عنوان یک گفتگوی بزرگتر معرفی کنید. با نام بردن از متن، نویسنده، موضوعاتی که مطرح می کند و برداشت خود از این موضوعات، استدلال خود را برای خواننده خود «قرار دهید». (برای توصیه های دقیق تر در مورد نوشتن یک مقدمه خوب، به مقدمه و نتیجه گیری مراجعه کنید.)

جمله پایان نامه:

احتمالاً در دبیرستان به شما یاد داده اند که هر مقاله باید یک پایان نامه اعلام شده داشته باشد و این جمله باید در انتهای مقدمه آمده باشد. در حالی که این توصیه صحیح است، گاهی اوقات یک پایان نامه به جای اینکه در یک متن اعلام شود، تلویحا می شود، و تقریباً در هر جایی – اگر نویسنده ماهر باشد – ظاهر می شود.

این حال، اگر می خواهید ایمن باشید، مقاله شما یک پایان نامه اعلام شده دارد و در جایی که خواننده انتظار دارد ظاهر شود: در پایان مقدمه. پایان نامه شما نیز باید یک نکته قابل بحث باشد – یعنی باید چیزی جالب و بحث برانگیز را اعلام کند. از آنجایی که پایان نامه شما احتمالاً مهمترین جمله در مقاله شما است، می خواهید در توسعه پایان نامه بیشتر در مورد آن بخوانید.

طرف (های) دیگر:

از آنجا که هر پایان نامه یک نکته قابل بحث را ارائه می دهد، شما به عنوان یک نویسنده موظف هستید در مقاله خود طرف (های) دیگر استدلال را تصدیق کنید. در نظر بگیرید که مخالفان شما در برابر استدلال شما چه می گویند. سپس مشخص کنید که کجا و چگونه می خواهید با مخالفان برخورد کنید. آیا می خواهید مخالفان را در بند اول برکنار کنید؟ آیا می خواهید هر استدلال مخالف را فهرست کنید و آنها را یکی یکی رد کنید؟ تصمیمات شما نحوه ساختار مقاله خود را تعیین می کند.

پاراگراف های حمایتی:

هر استدلال قانع کننده باید پشتیبانی کند. پشتیبانی استدلال شما در پاراگراف های مقاله شما سازماندهی خواهد شد. این پاراگراف ها باید هر یک از آنها یک نکته را اعلام کنند ، که معمولاً به عنوان جمله موضوع آن پاراگراف شکل می گیرد

یک جمله موضوعی مانند یک جمله پایان نامه است – با این تفاوت که به جای اعلام استدلال کل مقاله، استدلال آن پاراگراف خاص را اعلام می کند. به این ترتیب، جمله موضوعی شواهد مقاله را کنترل می کند. جمله موضوعی انعطاف پذیرتر از پایان نامه است زیرا می تواند به راحتی در مکان های مختلف پاراگراف ظاهر شود. با این حال، اغلب در ابتدا یا نزدیک به آن ظاهر می شود. برای اطلاعات بیشتر در مورد ساختاربندی پاراگراف ها، به نوشتن: توجه به ساختار و سازمان مراجعه کنید.

نتیجه گیری:

نوشتن یک نتیجه خوب دشوار است. شما می خواهید خلاصه کنید، اما می خواهید بیشتر از گفتن آنچه قبلاً گفته اید انجام دهید. شما می خواهید چیزی برای فکر کردن در اختیار خواننده بگذارید، اما می خواهید از موعظه اجتناب کنید. ممکن است بخواهید به یک ایده یا سوال جدید اشاره کنید، اما با معرفی چیزی که به نظر او بی ربط است، خطر سردرگمی خواننده را دارید. نتیجه گیری نوشتن تا حدی به یافتن تعادل مناسب است. برای آموزش بیشتر در مورد نحوه نوشتن یک نتیجه گیری خوب، به مقدمه و نتیجه گیری مراجعه کنید.

استفاده از لحن و سبک مناسب

خوب: فکر می کنید متوجه شده اید که در یک مقاله دانشگاهی چه چیزی از شما خواسته می شود. شما باید تحلیلگر باشید. بحرانی. شما باید یک استدلال آگاهانه ایجاد کنید. شما باید رابطه خود را با موضوع خود و خواننده خود در نظر بگیرید. اما در مورد یافتن لحن و سبک تحصیلی مناسب چطور؟

لحن و سبک نوشتن آکادمیک ممکن است در ابتدا ترسناک به نظر برسد. اما آنها لازم نیست. استادان از دانشجویان می خواهند که به طور واضح و هوشمندانه در مورد موضوعاتی که آنها، دانشجویان به آن اهمیت می دهند، بنویسند. چیزی که اساتید نمی‌خواهند، هذیان‌گویی استکه هیچ‌کس به آن اهمیت نمی‌دهد. اگر دانش‌آموز به نوشتن مقاله اهمیتی نمی‌دهد، احتمالاً استاد به خواندن آن اهمیتی نخواهد داد. بنابراین، لحن یک مقاله دانشگاهی باید خواننده را دعوت کند، حتی اگر سبک دانشگاهی مناسبی داشته باشد.

به یاد داشته باشید: استادان انسان هایی هستند که قادر به ملال، خنده، عصبانیت و هیبت هستند. درک کنید که دارید برای شخصی می نویسید که وقتی منظور خود را واضح، مختصر و متقاعدکننده بیان می کنید خوشحال می شود. همچنین درک کنید که وقتی نثر خود را اغراق کرده اید، تعداد صفحات خود را افزایش می دهید یا سعی می کنید با استفاده از عباراتی که برای درک آنها وقت صرف نکرده اید او را تحت تأثیر قرار دهید کمتر خوشحال می شود.

بنابراین، به طور خلاصه، نوشتن آکادمیک خوب از قوانین نوشتن خوب پیروی می کند. اگر مایلید در مورد چگونگی بهبود سبک تحصیلی خود بیشتر بدانید، لطفاً به شرکت در سبک، در جای دیگر این وب سایت مراجعه کنید. اما قبل از اینکه این کار را انجام دهید، برخی از نکات زیر را در نظر بگیرید تا روند نوشتن یک مقاله دانشگاهی راحت‌تر پیش برود:

  • شخصی را کنترل کنید. برخی از تکالیف شما را به پاسخ شخصی به یک متن دعوت می کند. به عنوان مثال ، یک استاد ممکن است بخواهد تجربه خود را از یک متن توصیف کنید، یا در مورد تجربیات شخصی که مربوط به موضوع مورد نظر است صحبت کنید. اما اگر از شما دعوت نشده اید که پاسخ شخصی دهید، بهتر است که از آن استفاده نکنید. همانطور که داستان خاله سالی در مورد داشتن یک کودک از ازدواج جالب است، احتمالاً جایی در مقاله دانشگاهی شما در مورد نامه اسکارلت ندارد.
  • به شواهد بیش از احساس اعتماد کنید. ممکن است در مورد موضوعی بسیار پرشور باشید، اما این بهانه ای نیست که اجازه دهید لفاظی به تنهایی مسئولیت را به عهده بگیرد. حتی اگر عبارات بسیار زیبایی را برای استدلال علیه مهندسی ژنتیک ساخته باشید، آنها برای استادتان اهمیت زیادی نخواهند داشت مگر اینکه آن عبارات زیبا را با حقایق پشتیبان کنید.
  • مراقب ضمایر شخصی خود باشید. دانش‌آموزان اغلب از خود می‌پرسند که آیا استفاده از ضمایر «من» و «تو» در مقاله اشکالی ندارد. در واقع، مشکلی ندارد – به شرطی که با احتیاط از آنها استفاده کنید. استفاده بیش از حد از “من” ممکن است باعث شود خواننده احساس کند که مقاله بیش از حد ذهنی است. در واقع، وقتی نویسنده ای اغلب خود را به صورت اول شخص استناد می کند، ممکن است برای اجتناب از ارائه مدرک این کار را انجام دهد: “این نظر شخصی من است و من حق دارم. لازم نیست از آن دفاع کنم.” اما البته، او این کار را می کند. در مورد استفاده از ضمیر “شما”: آیا واقعاً می خواهید یک نکته را مستقیماً متوجه خواننده کنید؟ انجام این کار خواننده را به متن نزدیک‌تر می‌کند و پاسخ ذهنی‌تر (و گاهی شدیدتر انتقادی) را دعوت می‌کند. به یاد داشته باشید: برخی رشته های دانشگاهی (مثلاً علوم) در استفاده از این ضمایر اخم می کنند. وقتی شک دارید، بپرسید.
  • مراقب ضمایر جنسیت خود باشید. وقتی می نویسید، باید مطمئن شوید که کاری انجام نمی دهید تا خوانندگانتان احساس طرد شدن کنند. اگر همیشه از “او (ضمیر فاعلی)” و “او (ضمیر مفعولی)” استفاده می کنید، نیمی از خوانندگان بالقوه خود را حذف می کنید. ما تصدیق خواهیم کرد که راه حل او در نوشتن کمی دست و پا گیر است. با این حال، ممکن است مشکل را همانطور که در این سند انجام داده‌ایم حل کنید: با جایگزین کردن “او (ضمیر فاعلی)” در همه متن. سایر نویسندگان از همیشه استفاده از “او” به جای “او” به عنوان راهی برای تأیید طرد طولانی مدت زنان از متون دفاع می کنند. هر تصمیمی که در پایان می گیرید، به تأثیر آن بر خوانندگان خود حساس باشید
  • از تفاوت های خاص نظم و انضباط آگاه باشید. هر یک از رشته های دانشگاهی در مورد مسائل مربوط به لحن و سبک، مقررات خاص خود را دارند. اگر به اطلاعات بیشتری در مورد موضوعات خاص نظم و انضباط نیاز دارید ، یک دفترچه راهنمای سبک، مانند APA یا MLA را بررسی کنید.
  • از خطاهای غیرقابل کنترل اجتناب کنید. مهم نیست برای چه مخاطبانی می نویسید، می خواهید متنی بدون خطا تولید کنید. اشتباهات در دستور زبان و سبک خواننده شما را کند می کند. گاهی حتی معنای شما را مبهم می کنند. همیشه متن خود را قبل از ارسال به خواننده تصحیح کنید. اگر متوجه شدید که اشتباهات زیادی مرتکب می‌شوید و در مورد دستور زبان و سبک کمک می‌خواهید، به یک کتابچه راهنما مراجعه کنید یا در جای دیگری از این وب‌سایت به Attending to Grammar و  Attending to Style مراجعه کنید. همچنین می توانید برای کمک با OWRC تماس بگیرید

نکاتی برای تازه واردان

برای آن دسته از شما که به تازگی حرفه آکادمیک خود را شروع کرده اید، در اینجا چند نکته وجود دارد که ممکن است به شما کمک کند بقای خود را ادامه دهید:

  • اول از همه، مطالعه خود را دنبال کنید و به کلاس بروید. اگر در یک گفتگو غایب باشید، نمی توانید امیدوار باشید که بخشی از یک گفتگو باشید.
  • نه تنها به آنچه دیگران می گویند ، بلکه به نحوه گفتن آنها نیز توجه کنید. توجه کنید که استدلال های صوتی هرگز بدون شواهد مطرح نمی شوند
  • شواهد، فرضیات و عقاید را با هم اشتباه نگیرید. شواهد چیزی است که شما می توانید ثابت کنید. فرض چیزی است که می توان با خیال راحت از شواهد موجود استنباط کرد. نظر تفسیر خاص خود شما از شواهد است.
  • به الزامات یک تکلیف توجه کنید. وقتی از شما مدرک خواسته می شود، نظر خود را ارائه ندهید. وقتی نظر شما را می پرسند، به سادگی حقایق را ارائه ندهید. اغلب اوقات دانش آموزان زمانی که از آنها خواسته می شود تحلیل بنویسند خلاصه می نویسند. تکلیف به شما نشان می دهد که چگونه باید پاسخ دهید.
  • با زبان جدید آشنا شوید. هر رشته ای اصطلاحات مخصوص به خود را دارد. در حالی که می خواهید از استفاده غیر ضروری از اصطلاحات تخصصی در نوشته خود اجتناب کنید، باید قبل از نوشتن مطمئن شوید که درک روشنی از مفاهیم و اصطلاحات مهم دارید.
  • این اشتباه را مرتکب نشوید که فکر کنید چون چیزی در حال چاپ است، بازار حقیقت را در گوشه و کنار گذاشته است. تفسیر خود شما از یک متن ممکن است به همان اندازه معتبر (یا حتی معتبرتر) از چیزی باشد که در کتابخانه یا اینترنت پیدا کرده اید. نسبت به آنچه می خوانید انتقاد کنید و اطمینان داشته باشید که ممکن است به همان اندازه بگویید.
  • به استانداردها و قوانین توجه کنید. اساتید شما انتظار دارند که با دقت و واضح بنویسید. آنها انتظار دارند که کار شما عاری از خطاها به زبان گرامر و سبک باشد. آنها انتظار دارند که شما از قوانین برای استناد به منابع پیروی کنید و کارهایی را انجام دهید که در واقع خود شماست. اگر در مورد استانداردهای استاد سوالی دارید ، بپرسید. خواهید فهمید که اساتید شما مشتاق کمک به شما هستند.

مقالات مرتبط:

دوره جامع و کاربردی انجام پروپوزال ارشد و دکترا

آموزش صفر تا صد انجام پایان نامه (طبق اصول علمی)

آموزش تخصصی و حرفه ای جلسه دفاع پایان نامه

نوشته شده توسط مهندس مهرداد حمصیان

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا